[دو مافیا] پارت ۶
ویو ات
کل راه رو ساکت بودم تا رسیدیم به یه عمارت
جیهوپ : پیاده شو
بدون هیچ حرفی پیاده شدم
جیهوپ ؛ خوب بیبین من باهات کاری ندارم هر وقت خاستی میتونی بری ولی اگه بری گیر جین میوفتی و تنبیهت میکنه بازم خود دانی
ات : امم یعنی...هیچ وقت نمیرم بیرون
جیهوپ : امم نه هیچ وقت یکم باید از چشمش دور بمونی
ات : اها ...بازم ممنون از دست اون وحشی نجاتم دادی
جیهوپ : خاهش
جیهوپ : اجوما
اجوما : بله پسرم
جیهوپ: اتاق خانوم رو نشون بده
اجوما : چشم خانوم دنبالم بیاید
ات : باشه
اجوما : این اتاقته و این عمارت چند قانون داره
ات : اها بله بگید
اجوما : خوب اول اینکه از ارباب جیهوپ نترسید اون...دوستون داره و میخان شما هیچ اسیبی نبینید
ات : اها
اجوما : دیدی گف که میتونی بری ولی تو که نمیخای دست جین گیر کنی؟
ات : نه نه اصن
اجوما : خوب دیگه برید اتاقتون من باید برم
ات : باشه ممنون
وارد اتاق شدم خیلیی قشنگ بود
ویو جین
وارد عمارت شدم دیدم ات نیس همه جارو گشتم نبود فهمیدم کار جیهوپه و اونو با خودش برده لعنتی
پارت بعدی ۷ لایک
https://wisgoon.com/hashtag/Jhope_Sunshine_Blonde/
کل راه رو ساکت بودم تا رسیدیم به یه عمارت
جیهوپ : پیاده شو
بدون هیچ حرفی پیاده شدم
جیهوپ ؛ خوب بیبین من باهات کاری ندارم هر وقت خاستی میتونی بری ولی اگه بری گیر جین میوفتی و تنبیهت میکنه بازم خود دانی
ات : امم یعنی...هیچ وقت نمیرم بیرون
جیهوپ : امم نه هیچ وقت یکم باید از چشمش دور بمونی
ات : اها ...بازم ممنون از دست اون وحشی نجاتم دادی
جیهوپ : خاهش
جیهوپ : اجوما
اجوما : بله پسرم
جیهوپ: اتاق خانوم رو نشون بده
اجوما : چشم خانوم دنبالم بیاید
ات : باشه
اجوما : این اتاقته و این عمارت چند قانون داره
ات : اها بله بگید
اجوما : خوب اول اینکه از ارباب جیهوپ نترسید اون...دوستون داره و میخان شما هیچ اسیبی نبینید
ات : اها
اجوما : دیدی گف که میتونی بری ولی تو که نمیخای دست جین گیر کنی؟
ات : نه نه اصن
اجوما : خوب دیگه برید اتاقتون من باید برم
ات : باشه ممنون
وارد اتاق شدم خیلیی قشنگ بود
ویو جین
وارد عمارت شدم دیدم ات نیس همه جارو گشتم نبود فهمیدم کار جیهوپه و اونو با خودش برده لعنتی
پارت بعدی ۷ لایک
https://wisgoon.com/hashtag/Jhope_Sunshine_Blonde/
۷.۳k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.